برگ
مثل برگی خشک وتنها توی سایه موندم اینجا
میترسم
توی چنگ وحشی باد برم از خاطر و از یاد
بپوسم
همه ی روزای من قصه ی بودن من توی آینه ی دلم مثل شب
سیاه وسرده ه ه
مثل ابرا رنگ درده ه ه
مثل یه غروب تنها که میشینه پشت ابرا
یه سکوت بی پناهم
توی این بیهودگی ها لحظه هارو میشمارم
انتظاره هر نگاهم
نظرات شما عزیزان: